شهید اصغر قجاوند

زندگی نامه

اصغر قجاوند در تابستان ۱۳۳۶ در روستای “تبلیجه” از توابع فریدن اصفهان پا به عرصه هستی گذاشت. او تحصیلات ابتدایی را در روستا سپری کرد و به رغم سن کم، در تابستان، پا به پای پدر به صحرا می‌رفت و در کشاورزی و دامداری به او کمک می‌کرد. پس از پایان دوره ابتدایی، به خاطر نبودن دبیرستان، در روستا به ناچار برای ادامه تحصیل به تهران می‌رود و در رشته طبیعی به تحصیل خود ادامه می‌دهد. وی ضمن تحصیل در دبیرستان، به کار مشغول می‌شود تا بتواند هزینه تحصیلش را تامین کند. ۲ سال آخر دبیرستان را در دوره شبانه می‌گذراند و در سال ۵۴، دیپلم می‌گیرد. اصغر پس از گرفتن دیپلم در همان سال به سربازی اعزام و پس از دیدن دوره آموزشی در “زابل” به عنوان حسابدار در “باشگاه افسران” به کار گرفته می‌شود. همزمان با اوج‌گیری انقلاب شکوهمند اسلامی، وی در تمام راهپیماییها و تظاهرات شرکت می‌کند و پس از پیروزی انقلاب اسلامی به خاطر عشق و علاقه‌ای که به حراست از دستاوردهای انقلاب داشت، به عضویت “سپاه پاسداران انقلاب اسلامی” درمی‌آید و به عنوان نخستین تجربه انقلابی در “زندان اوین” خدمتش را شروع می‌کند. قجاوند پس از مدتی از زندان اوین، برای حفاظت از بیت امام (ره) به آنجا منتقل می‌شود و در عین حال حفاظت چند تن از بزرگترین شخصیت‌های انقلاب، از جمله شهیدان “بهشتی و باهنر” را به عهده می‌گیرد. با شروع غائله کردستان، به کردستان می‌رود و در کنار شهیدانی چون بروجردی، متوسلیان و… به مبارزه می‌پردازد. پس از شروع جنگ تحمیلی، راهی غرب می‌شود و به همراه پیچک، وزوایی، گلاب بخش و… در ارتفاعات “بازی دراز و سرپل ذهاب” ضربات زیادی بر دشمن بعثی وارد می‌آورد. به پاس ایثارگریهایی که از خود بروز می‌دهد به عنوان مسوول ستاد عملیات در قرارگاه غرب کشور منصوب می‌شود. اوایل سال ۶۰ با دختری پاکدامن و مومن ازدواج می‌کند که ثمره آن ۲ دختر به نامهای “فاطمه و زهرا” است. اصغر یک هفته پس از ازدواج دوباره راهی جبهه می‌شود و در همان سال به عنوان یکی از مسوولان طرح عملیات در ستاد مرکزی سپاه انتخاب می‌شود. در سال ۶۱ به عنوان یکی از افراد مسوول اطلاعات و عملیات، به خدمت خود ادامه می‌دهد و در زمینه اطلاعات و عملیات پختگی زیادی از خود نشان می‌دهد. وی در سال ۶۴، به عنوان یکی از مسوولان “خاتم الانبیا” مرکز عملیات مشترک سپاه پاسداران و ارتش جمهوری اسلامی برگزیده می‌شود. از سال ۶۵، با مسوولیت معاونت اطلاعات نیروی زمینی سپاه، وظیفه سنگین خود را ادامه می‌دهد. در عملیات”خیبر” قله کفر را در هم می‌کوبد و در عملیات “والفجر مقدماتی” شرکت می‌جوید. درعملیاتهای “والفجر ۱، ۲، ۳، ۴، ۸ و ۹” حماسه‌هایی جاویدان از خود به یادگار می‌گذارد. همچنین در عملیاتهای “کربلای ۱، ۴و ۵” نیز ایثارگریهای زیادی از خود نشان می‌دهد. اصغر قجاوند درعملیاتهای “نصر ۷ و ۸” به عنوان یکی از مسوولان اطلاعات و عملیات و نیز یکی از طراحان عملیات به شمار می‌رود.
شهید قجاوند در میان رزمندگان و اهل جبهه به شجاعت، قناعت و بردباری شهره بود و در این باره الگویش ائمه معصومین (ع) بودند. بارها به وی پیشنهاد می‌شود که به زیارت خانه خدا برود، ولی نمی‌پذیرد و می‌گوید: “حج امروز میدان جنگ است”. در روز پنجشنبه ۲۷ اسفند ماه ۱۳۶۶ در اثر بمباران شیمیایی هواپیماهای عراقی در منطقه “نوسود” شهید قجاوند همراه شهیدان رفیعی، حق نگهدار و عقیقی نژاد به شدت مصدوم می‌شوند که بلافاصله به بیمارستان منتقل می‌گردند. صبح روز جمعه با اولین پرواز نظامی به تهران منتقل می‌شوند. صبح روز دوشنبه اول فروردین ماه ۶۷ در بیمارستان “بقیه الله” مرغ جانش از قفس تنگ تن بال می‌گشاید و در ضیافتی کروبی دامن می‌گسترد.